این کل داستان یک معلم میانسال متاهل است که نوک پستان توسط دانش اموز خود توسعه یافته است تا زمانی که او به باتلاق نوک پستان معتاد می شود. "معلم، اگر نوک سینه های خود را لمس کنید، می توانید انها را هر چند بار که می خواهید W قرار دهید"، و من توسط یک دانش اموز کوچک شیطانی بیرون کشیده شدم. - "من ان را رها به راحتی نوک پستان بیشتر و بیشتر ..." نوک پستان شکنجه از دانش اموز که نادیده می گیرد این خجالت و عجله در هر روز برای همیشه ادامه داد. - من به راحتی نوک سینه هایم بیدار شدم و نمی توانستم دلیلم را حفظ کنم، بنابراین بارها واژینال به دانش اموزم شلیک کردم. * محتویات ضبط ممکن است بسته به روش توزیع متفاوت باشد.