من یه زن بخت ازمایی هستم من یه زن متاهلم ما خیلی وقته که همدیگه رو میشناسیم قبل از اینکه ازدواج کنه و همدیگه رو خوب میشناسیم بنابراین با هم بودن اسان است. شوهرم در یک سفر کاری است، بنابراین تصمیم گرفتم برای اولین بار در مدت زمان طولانی او را ملاقات کنم. این یک خط مستقیم به هتل عشق است. - از انجا که او یک کودک وابسته به عشق شهوانی است، او از ماشین با فضایی که نمی تواند تحمل کند، بیرون می اید. - من در ان خوب هستم، و بدنم نرم است، بنابراین از او خواستم که این کار را در یک ژست زشت با پاهایش انجام دهد. اولین گلوله به دهان شلیک شد. اسپرم نیز یک مرد خوب است که با لبخند می نوشند. فکر نکنم بتونم تحملش کنم پس بدون استراحت واردش میکنم خیلی وقته که میشناسمش، پس مقعدم رو لیس زد و بهم نشون داد کجا ادرار میکنه. اون کیر دوست داره پس وقتی می میذاره حسش میکنه