- من در حال زیرچشمی نگاه کردن به شلوارم، تهدید شدم و غوطه ور شدم. او پیرمردی پر از غم و اندوه بود، اما وقتی به کناری نگاه کرد، دید که دشمنش بی دفاع خوابیده است. - حتی اگر شما راه اندازی یک شوخی، شما به نظر نمی رسد به بیدار، و تجاوز به خواب مصمم موفق! - من نمی توانم احساس موفقیت شات واژن را فراموش کنم، و زمانی که من در تاریخ بعد غوطه ور شدم، من در انتقام مست کردم! با این حال، هیچ راهی وجود ندارد که عمل یکجانبه ● موفق شود ... یک اقتباس کامل از کل سه گانه که نبرد بین دختران یونیفرم پوش و پیرمردها را به تصویر می کشد! چه کسی اخرین خنده را خواهد داشت؟