شبی که من یک اتاق را با یک ارشد زیبا در یک هتل در یک سفر کاری به اشتراک گذاشته ام ... واو، چه مرحله خواب... -موی مرد داره میاد بیرون ... کل داستان فضولی شده بود. بعد... وقتی این را دیدم، گفتم، "اوه ..."، و بدون فکر کردن، شورت من پایین افتاد و وارد شد ...