من با استعفای شرکت به حومه شهر نقل مکان کردم، اما تنها چیز شفابخش این بود که زن متاهل همسایه، هیبری، را ملاقات کنم، که در محل دفن زباله اپارتمان به من خوش امد گفت، و دیگری خودارضایی به او بود. - اگرچه من فکر می کنم این برای او بد است، من نمی توانم کمک کنم اما شوخی می کنم وقتی که من ان بدن وابسته به عشق شهوانی را از نزدیک می بینم. یک روز، مست به خانه امدم و از هیبری، که اتفاقا در فرود اپارتمان ملاقات کردم، پرسیدم که ایا می خواهم با یک حرکت مست رابطه داشته باشم. چه پاسخی خوب است ...! همانطور که هست، هیبری به خانه من می رود و با یک فرد مشتاق که ناگهان شروع می شود، رابطه جنسی دارد. پس از ان، من وانمود به دویدن به شوهرم، و اگر من تا به حال یک رابطه با باشگاه من حتی برای یک ساعت، من تا به حال یک رابطه، و من تا به حال 2 یا 3 عکس متوالی با الت تناسلی مرد که هر چند بار که من می خواستم ساخته شده است.