اینا، یک تازه عروس و داماد که با شوهر محبوبش به یک خانه جدید نقل مکان کرد. قرار بود این اغاز یک زندگی جدید پر از شادی باشد، اما من از بوی عجیبی از درب کناری که ناگهان وارد شد، ناراحت شدم. هنگامی که من برای اعتراض به همسایه ام با وجود نگرانی های شوهرم رفتم، از پدر اتاق زباله که بیرون امد ناراحت شدم و به اتاق کشیده شدم و رابطه جنسی قوی داشتم. اینا، که توسط داروی مقوی غرایز جنسی بلوچو به یک بدن غیر قابل کنترل تبدیل شد ...