تصمیم گرفتم برای مدتی از خواهرزاده ام که از بهار در دانشگاه توکیو حضور خواهد داشت، مراقبت کنم. برای من، که مجرد است و فقط به دوربین علاقه مند است، قادر به تعامل با یک کودک کوچک است، حتی اگر او خواهرزاده من باشد. به محض اینکه به خانه امدم، شاهد پانچیرا خواهرزاده ام بودم و روح کامو من مشتعل شد! من فکر کردم که من یک فضول خوب را می گیرم، اما متوجه شدم که من شورت هایم را فضول می کنم، و فشار قوی توسط خواهرزاده زن شروع شد. - او به شدت سرزنش شد تا توپ طلا خالی شد و ساخته شده به انزال.