یک پرستار پای بزرگ که در کنار خانه زندگی می کند که برای مدت طولانی به من علاقه مند بوده است. بزرگ است که می تواند حتی از طریق لباس پرستار دیده می شود. همیشه هر بار که از کنارش رد می شدم به او نگاه می کردم. فکر کردم می توانم به نحوی به او نزدیک شوم، بنابراین وانمود کردم که یک فرد بیمار هستم و او را به خانه ام دعوت کردم و درخواست کردم! سپس، پرستار همسایه گیج شد، اما ساندویچ با مشاعره بزرگ و ان را با لزج با مقدار زیادی از اب دهان بیرون کشید! - در واقع، بدن من و من خوب است، اما زمانی که از من خواسته شد، من نمی توانستم رد کنم، و من از مهربانی پرستار استفاده کردم که ضعیف بود و هر روز با ان تجدید می شد!