کوناتسو، خواهر کوچکتری که از وقتی کوچک بود برادرش را خیلی دوست داشت. یک روز زمانی که پدر و مادرم در حال سفر بودند، برادرم شاهد خودارضایی کوناتسو بود در حالی که صدایش را نشت می داد، "برادر ..."، و او در حال دزدکی نگاه کردن گرفتار شد. و از راه بدر کنم برادر من نمی تواند وسوسه خواهر ناز خود را تحمل کند ...