فقط یک هفته تا رفتن پدر و مادرم باقی مانده و خانه پدر و مادرم که برای مدت طولانی خالی بوده است، تخریب شده است. عشق برای اولین بار در مدت زمان طولانی به خانه پدر و مادرش می رود تا وسایل خانه را سازماندهی و تمیز کند. - در اتاقش، او یک رمان نفسانی را کشف کرد که زمانی که او یک دانش اموز بود خوانده بود، و Ai در استمناء افراط کرد، به طوری که او در زمان به ان زمان سفر کرده بود زمانی که او جوان بود. سپس، نشانه ای از مردم از یک خانه خالی وجود دارد که در ان نباید کسی وجود داشته باشد! - این عشقی بود که نمی توانست تعجب خود را پنهان کند، اما من کاملا معتاد به رابطه بلوکیس با یک مرد جوان بودم که در یک خانه خالی زندگی می کرد.