دوست پسر سابق من بدترین اشغالیه که نمیشه نجاتش داد...... اه ه اگر! پس از همه، جنس این فرد بیش از حد شگفت انگیز است! پس از دو سال قدمت، من در نهایت تصمیم به ازدواج مورد علاقه من "کانا". یک روز، دو هفته قبل از مراسم، او به من گفت که می خواهد به عنوان گزارش عروسی در یک گردهمایی دایره کالج شرکت کند. او زیبا است، سبک خوبی دارد و کاملا محبوب است، بنابراین من کمی نگران بودم. من همچنین می دانستم که او عادت بدی برای نوشیدن دارد. با این حال، من نمی خواستم مردم فکر کنند که من یک مرد کوچک هستم، بنابراین او را با لبخند بر روی سطح فرستادم. ... چند ساعت بعد از ان، در پایان تماس تلفنی برای شرکت در جلسه دوم، ارتباطم را با او از دست دادم.