[Chick × زیبا بزرگ ×NTR] دوست دختر من، لیما و من، که شکار کار را به پایان رسانده اند و فقط در حال فارغ التحصیلی هستند. ما کار پاره وقت در یک فروشگاه راحتی با هم و صرفه جویی در پول برای سفر فارغ التحصیلی ما. اخیرا زمان زیادی را با مربی ای که از او متنفرم در لیما می گذرانم. من نگرانم... اون نگاه شهوت انگیز خب، به هیچ وجه... - "من یک زن شهوت انگیز با سینه ها و نوک سینه های حساس هستم ..." - نوک سینه های بیش از حد حساس او بی وقفه خمیر، لیسیدن، groped، خمیر ...، نوازش شده توسط مدیر فروشگاه بارها و بارها، شات واژن، و شوهر زن زانیه.