برخورد در یک پارک در نیمه شب بود. در راه خانه از یک فروشگاه راحتی، او در یک پارک نزدیک به من نزدیک شد. بعد با هم مشروب خوردیم و با هم شوخی کردیم... قبل از اینکه بفهمم، او در خانه من بود. من اسمشون رو نمیدونم و نمیدونم چیکار میکنن اما به دلایلی، من نمی توانستم ان را تنها بگذارم ... یک رکورد از چند روز داشتن رابطه جنسی با خواهرم که به خانه من غلتید.