- همسر افتخار است که از روز دانش اموز خود را دوستیابی شده است و در سن جوانی ازدواج کرد. - او به عنوان یک مهماندار پرواز کار می کند، و بدن چاق و چله و عملکرد کاری مثبت او توسط رئیس شرکت هواپیمایی متوجه می شود، و او خواستار رابطه جنسی با استفاده از ارتقاء به عنوان طعمه است. فکر میکردم فقط یک بار است، اما انتظار لذت و ترفیع نداشتم. از ان زمان، هر روز که وقت ازاد دارم، توسط یک رئیس جمهور ثروتمند در اغوش گرفته می شوم. - در برخی موارد، او فراموش می کند که ان را از شوهرش پنهان کند و از رابطه جنسی مبتذل و زشت لذت می برد. اوه، من میخوام بمیرم...