روز بعد، وقتی بیدار شدم... یه لکه بزرگ روی فوتون؟ من موفق شدم! - من فکر می کنم که یک همکلاسی برهنه در کنار من وجود دارد! - هنگامی که من شنیده داستان، من به طور ناگهانی مورد حمله قرار گرفت در حالی که مراقبت از من دیروز و نشت! - هنگامی که من نمی توانستم ان را باور کنم، همکلاسی که از من پرسید: "یک بار دیگر ان را انجام دهید ...!" -من و فوتون خیس شدیم ! علاوه بر این، کل اتاق با مایع مخلوط با جزر و مد، اب مرد و مایع منی با جزر و مد سنجاب و شات واژن مداوم گل الود می شود! -انتظار نداشتم اون بچه اینقدر فوت کرده باشه !