یک زن جوان با بدن چاق و چله که به مدت 4 سال ازدواج کرده است با پدر شوهرش زندگی می کند. شوهر پر مشغله من اغلب در سفرهای کاری دور است و هر روز بدون فعالیت های زوج ناامید می شود. همسرم خودارضایی می کند، اما پدر زنم به جز ظاهرش پوزخند می زند. یک روز، من در خانه با یک پیک که رابطه داشت رابطه جنسی داشتم، اما پدر زنم دوباره زیرچشمی نگاه می کرد. و پدر شوهرم بدن عروسش را با داستانی که شاهد خودارضایی و صحنه رابطه بود، می خواهد. - او توسط شوهرش تهدید شد و بدون رد کردن، زانویش را باز کرد. علاوه بر این، من چندین بار توسط پدر زنم که از تجاوز در شب متنفر است، ماهی مرکب هستم.