من نگران پسر بدم بودم که به توکیو امد و وقتی برای اولین بار پس از مدتها به اپارتمان پسرم رفتم، پسرم را دیدم که بدون کار درست زندگی بدی داشت. - دیدن پسرش که هیچ پول و دوست دختر ندارد و ان را با استمناء حل می کند، مادرش با چیزی می اید. - به منظور تسلی پسرش با بدن خود، مادرش پسرش را گرفت و چوب گوشت را به خود دعوت کرد! دومین در سری! شماره داوری 266472