همسرش فرار کرد و او را تنها با وام مسکن خانه ترک کرد. قبل از اینکه متوجه شوم، در الکل غرق می شدم و هر شب تنها در شهر سرگردان بودم. بهترین زنی که اونجا دیدم اسمش تسوباکیه چیز زیادی در موردش نمیدونم ولی در نگاه اول عاشقش شدم یک روز مرد جوانی به فروشگاه امد. به محض اینکه تسوباکی چهره مرد را دید، صورتش سفت شد. اگر از نزدیک نگاه کنید، می توانید ببینید که یک کبودی بزرگ در بازوی او وجود دارد. احساس بدی داشتم. و بعدش بدترین اتفاق افتاد