سوء استفاده از درج قدرت! -با نیزه میچرخه ! من نمی توانم باور کنم که مدیر فروشگاه یک دامن کوتاه به شدت پوشیده بود ... من تو را دیدم "Momo" قرار داده شده و فشرده شده توسط مدیر فروشگاه تفاله در مقابل من ... من نعوظ و پیچ و تاب. "من قصد دارم به این یکی نگاه کنم و بیمار هستم (می خندد)" همانطور که مدیر فروشگاه می گوید ... زنی که خودش را تسلیم می کند "من نمی خواهم برای کار نیمه وقت خود در این ماه پول قرض بگیرم، درست است؟"