نمیتوانستم کار کنم چون به صورت پارهوقت در یک رستوران خانوادگی کار میکردم، اما زیبا بودم و میتوانستم کار کنم، اما شخصیتم سخت بود و همیشه عصبانی بودم. - من یک تسکین دهنده استرس بودم که ریکا را به یک شوخی تبدیل کردم، اما زمانی که من به یک deriheru زنگ زدم که یک اشنا به عنوان یک به خانه امد، ریکا واقعا امد.