میکی که در استمناء peeped شد. شوهر دخترش او را در اغوش می گیرد و می گوید: "مادر زن من ناامید شده است"، و اگر چه او از "رها کردن" امتناع می کند، میکی، که به یک بزرگ پرتاب می شود، توسط دلیل منفجر می شود. - میکی که می گوید، "به ان دختر در مورد من نگو"، اما توسط شوهر دخترش بزرگ است که غیر قابل مقایسه با چیز شوهرش است.