[داستان تجربه شوهر زن زانیه معکوس ...] - من، که یک زندگی تازه عروس و داماد شاد با همسرم که در یک عاشقانه محل کار ازدواج کرده است، به یک سفر کاری شبانه با رئیس من Reona از طرف همسر باردار من. - در حالی که لبخند زدن به همسرش که پخت yakimochi، به لطف Reona، مذاکرات کسب و کار به خوبی پیش می رود و او به هتل می رود، اما چرا او یک اتاق را با او به اشتراک می گذارند، و Reona مست لبخند شیطانی دارد و سینه های بزرگ خود را به او می چسباند.