مارینا با شوهر و پسر کالج خود زندگی می کند. اون یه زندگی صلح امیز توی یه خانواده پر برکت داشت ولی مارینا رو از لذت یه زن محروم کرد در ان زمان با بهترین دوست پسرم، دایچی اشنا شدم. او اغلب برای بازی به خانه می امد، اما مدت زیادی طول نکشید که متوجه نگاه پر سر و صدا خود به عنوان یک نوجوان شد. و یه روز مارینا میل شدیدش رو پذیرفت پنج سال بعد... این رابطه تا به امروز ادامه دارد. دایچی همچنین یک دوست دختر دارد. - با این حال، هر دو انها رابطه جنسی عمیق تر واژن را تکرار می کنند.