پسری که وقتی یوریکو دانشجو بود به دنیا امد. پسرش نیز معلم شد و شغلی پیدا کرد که باعث شد تنها زندگی کند و والدینش را ترک کند. امروز من با پسرم برای اولین بار در مدت زمان طولانی به یک سفر چشمه اب گرم می روم. در حالی که او از رشد پسرش خوشحال بود، او پایان زندگی خود را به عنوان یک زن احساس کرد و نگران زندگی خود بود.