-خبر غم انگیز! دوست دوران کودکی من، گال رنکا، سیاه به نظر می رسد اما قلب بسیار سفید دارد. من یین کیا هستم و با لان هوا نامتناسب هستم، اما او به این موضوع اهمیتی نمی دهد، او مرا هدایت می کند. با این حال، در مهمانخانه ای که در ان سفر می کردم، یک اتاق را با یانکی های سرگین محلی به اشتراک می دانستم، و به منظور محافظت از من که ضعیف بود، Ranka به اطراف پرتاب شد، و من مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و فقط می توانستم ان را تماشا کنم.